پرسونای مخاطب به معنای “نقاب” یا “چهرهای” است که افراد در موقعیتهای مختلف از خود به نمایش میگذارند و در حوزههای مختلف، از جمله روانشناسی و بازاریابی، کاربرد دارد. در روانشناسی، پرسونا به معنای نقشی است که افراد در جامعه بازی میکنند و ممکن است با شخصیت واقعی آنها تفاوت داشته باشد. در بازاریابی، این مفهوم به ابزاری تبدیل شده است که کسب و کارها از آن برای شناخت بهتر مشتریان و مخاطبان هدف استفاده میکنند. این پروفایل فرضی کمک میکند تا استراتژیهای بازاریابی بهطور دقیقتر و موثرتر اجرا شود.
تعریف پرسونا از دید بازاریابی
پرسونا در بازاریابی، نمایهای فرضی از یک گروه خاص از مخاطبان یا مشتریان است که بر اساس دادههای واقعی و تحلیلهای تحقیقاتی ایجاد میشود. این نمایه شامل اطلاعاتی مانند ویژگیهای جمعیتشناختی (سن، جنسیت، تحصیلات)، رفتار خرید، نیازها، دغدغهها، انگیزهها و علایق مخاطبان است. هدف اصلی از طراحی پرسونا، درک بهتر مخاطبان و نیازهای آنهاست تا کسبوکارها بتوانند استراتژیها و پیامهای خود را بهصورت دقیقتر و هدفمندتر تنظیم کنند.
پرسونا به کسبوکارها کمک میکند تا بفهمند مشتریان آنها چه مشکلاتی دارند، چگونه فکر میکنند، چه اقداماتی انجام میدهند و در هر مرحله از سفر مشتری یا قیف فروش چه نیازها و رفتارهایی از خود نشان میدهند. این ابزار بر اساس دادههای واقعی و تحقیقاتی شکل میگیرد و تصویری کلی از مشتری ایدهآل ارائه میدهد. ایجاد پرسونا نهتنها در بهبود استراتژیهای بازاریابی و افزایش اثربخشی آن تأثیرگذار است، بلکه تجربه مشتری را نیز بهبود میبخشد.
یکی از نکات مهم در تعریف پرسونا این است که معمولاً یک پرسونا کافی نیست و برای دستههای مختلف مخاطبان، پرسوناهای متعددی ایجاد میشود. با این حال، تعداد پرسوناها باید به گونهای مدیریت شود که تصویری جامع و قابل استفاده برای تیمهای بازاریابی، فروش و محصول ایجاد شود. در نهایت، پرسونا ابزاری کلیدی است که ارتباط کسبوکارها با مشتریان را هدفمندتر و تعاملات را شخصیسازی میکند.
اهمیت پرسونای مخاطب در کسبوکار و افزایش فروش
شناسایی پرسونای مخاطب یکی از مهمترین گامها در تدوین استراتژی بازاریابی است. با درک عمیق نیازها، علایق و چالشهای مخاطبان، کسبوکارها میتوانند محتوایی تولید کنند که با خواستههای مشتریان همخوانی داشته باشد. این فرآیند نه تنها باعث جذب مخاطبان جدید میشود، بلکه نرخ تبدیل را نیز بهطور چشمگیری افزایش میدهد و در نهایت به رشد فروش کمک میکند.
پرسونای مخاطب، کسبوکارها را قادر میسازد تا تبلیغات و پیشنهادات خود را بهصورت شخصیسازیشده و هدفمند ارائه دهند. به عنوان مثال، با شناخت اولویتها و نیازهای هر پرسونا، میتوان کمپینهای بازاریابی و تخفیفات خاصی را طراحی کرد که دقیقاً به دغدغههای آن مخاطبان پاسخ دهند. این استراتژی موجب افزایش تعاملات، ایجاد وفاداری در مشتریان بالقوه و در نهایت تبدیل آنها به مشتریان واقعی میشود.
بدون شناخت دقیق پرسونای مخاطب، کمپینهای بازاریابی ممکن است بیهدف و غیرموثر اجرا شوند و منجر به هدررفت منابع مالی و زمانی شوند. از طرفی، بهروزرسانی مداوم پرسونا بر اساس دادههای جدید میتواند به تیمهای فروش و بازاریابی کمک کند تا سرنخها را بهتر مدیریت کرده و به مشتریان تبدیل کنند. بر اساس تحقیقات وبسایت Cintell، شرکتهایی که پرسونای مخاطب خود را بهطور مداوم بهروزرسانی میکنند، در فروش و تعامل با مشتریان عملکرد بهتری دارند.
برای یادگیری عمیقتر در زمینه شناخت پرسونای مخاطب و استفاده از آن در بازاریابی دیجیتال، شرکت در دوره 110 ساعته مرکز اشتغال و مهارتآموزی ماهان میتواند شروعی عالی باشد. این دوره به شما میآموزد که چگونه از پرسونای مخاطب برای بهینهسازی فروش و ارائه خدمات در فضای دیجیتال استفاده کنید. با این روش، میتوانید بازاریابی خود را هدفمندتر و موفقتر کنید و فرصتهای فروش بیشتری را شناسایی و به دست آورید.
پرسونای مخاطب در بازاریابی محتوا
پرسونای مخاطب در اصول بازاریابی محتوا نقش بسیار مهمی ایفا میکند. هنگامی که بازاریابان شناخت دقیقی از پرسونای مخاطبان خود داشته باشند، میتوانند محتوایی تولید کنند که نیازها و خواستههای آنها را بهطور کامل پوشش دهد.
بیشتر بخوانید: درآمد شغل تولید محتوا
به عنوان مثال، اگر پرسونای مخاطب شما شامل افرادی است که به دنبال اطلاعات جامع و تحلیلی هستند، محتوای شما باید عمیق و پرمحتوا باشد. از سوی دیگر، اگر مخاطبان شما به دنبال راهحلهای سریع و عملی هستند، محتوا باید مختصر و کاربردی باشد. در هر دو حالت، پرسونا به بازاریابان کمک میکند تا استراتژی محتوای خود را بر اساس نیازهای واقعی مخاطبان تنظیم کنند و نرخ تعامل و بازدهی کمپینهای خود را افزایش دهند.
تفاوت پرسونای مشتری و پرسونای مخاطب
پرسونای مشتری و پرسونای مخاطب هر دو ابزارهای مهمی برای درک بهتر گروههای هدف در بازاریابی هستند، اما اهداف و کاربردهای متفاوتی دارند. هر یک از این پرسوناها به کسبوکارها کمک میکنند تا پیامها و استراتژیهای خود را بهینهتر کنند، اما تمرکز هر کدام بر گروه متفاوتی از افراد است.
پرسونای مخاطب
پرسونای مخاطب نمایی کلی از افرادی است که ممکن است به برند یا محتوای شما علاقهمند باشند اما هنوز خریدی انجام ندادهاند. این گروه معمولاً در مرحله ابتدایی از تعامل با برند شما هستند و به دنبال اطلاعات یا راهنمایی برای حل مشکلات خود میگردند. این پرسونا بر نیازها، علایق و چالشهای این گروه تمرکز دارد و هدف آن شناسایی فرصتهای بازاریابی، تولید محتوای مرتبط و جذب افراد جدید به برند است. اطلاعات مربوط به این پرسونا اغلب از تحقیقات بازار، دادههای واقعی و برخی فرضیات به دست میآید و جزئیات کمتری نسبت به پرسونای مشتری دارد.
پرسونای مشتری
پرسونای مشتری، از سوی دیگر، نمایی از افرادی است که قبلاً از برند شما خرید کردهاند و رابطه نزدیکی با محصولات یا خدمات شما دارند. این پرسونا بر تجربیات گذشته مشتری، رفتارها، انگیزههای خرید و تعاملات پس از فروش تمرکز دارد. هدف آن بهبود تجربه مشتری، توسعه محصولات متناسب با نیازهای مشتریان فعلی و ایجاد بازاریابی هدفمند برای حفظ و تقویت روابط موجود است. دادههای مربوط به این پرسونا معمولاً از طریق نظرسنجیها، مصاحبهها و تحلیل رفتار خرید مشتریان واقعی به دست میآید و جزئیتر و دقیقتر از پرسونای مخاطب است.
تفاوتهای کلیدی
- هدف: پرسونای مخاطب برای جذب مشتریان جدید استفاده میشود، در حالی که پرسونای مشتری به بهبود روابط با مشتریان فعلی کمک میکند.
- تمرکز: پرسونای مخاطب بر نیازها و علایق کلی تمرکز دارد، اما پرسونای مشتری بر تجربیات گذشته و رفتار خرید.
- اطلاعات: پرسونای مشتری بیشتر بر دادههای واقعی تکیه دارد، در حالی که پرسونای مخاطب ممکن است شامل برخی فرضیات نیز باشد.
- جزئیات: پرسونای مشتری دقیقتر و جزئیتر است، اما پرسونای مخاطب نمایی کلیتر از گروه هدف ارائه میدهد.
شناخت و استفاده از هر دو پرسونا به کسبوکارها کمک میکند تا نه تنها مخاطبان جدید را جذب کنند، بلکه روابط خود را با مشتریان فعلی تقویت کرده و تجربه آنها را بهبود بخشند.
چگونه پرسونا در کسب و کار موفق عمل میکند؟
پرسونا به عنوان ابزاری عملی، به کسب و کارها این امکان را میدهد تا نه تنها به نیازهای مشتریان پاسخ دهند، بلکه به مرور زمان ارتباطات قویتری با آنها برقرار کنند. هنگامی که کسبوکارها بتوانند به طور دقیق از پرسونای مخاطبان خود استفاده کنند، تبلیغات و پیامهای بازاریابی آنها به جای اینکه عمومی و کلی باشد، به صورت شخصیسازی شده و متناسب با نیازهای واقعی مخاطبان ارائه میشود.
در نتیجه، استفاده صحیح از پرسونا به کسبوکارها کمک میکند تا بهرهوری و بازدهی کمپینهای بازاریابی خود را بهبود بخشند و به اهداف فروش خود دست یابند. این فرآیند منجر به افزایش تعاملات مثبت با مشتریان و در نهایت رشد و توسعه کسب و کار میشود.
بیشتر بخوانید: فن بیان در فروش
روشهای تعیین و ساخت پرسونا
برای تعیین پرسونا و ساخت آن، اولین مرحله انجام تحقیقات دقیق است. تحقیقات میتواند شامل بررسی رفتارها، عادات و نیازهای مخاطبان هدف باشد. این تحقیقات معمولاً از منابع مختلفی انجام میشود تا بتوان پرسونای مخاطب را بهدرستی تعیین کرد.
انجام تحقیقات
تحقیقات اولیه شامل جمعآوری دادهها از طریق نظرسنجیها، مصاحبهها و مطالعات بازار است. این تحقیقات به شما کمک میکند تا تصویر واضحتری از مخاطبان هدف خود ایجاد کنید و اطلاعاتی مانند علایق، نیازها و نقاط درد (Pain Point) آنها را شناسایی کنید. با استفاده از این اطلاعات، میتوانید طراحی پرسونای مخاطب را آغاز کنید.
جهت مطالعه بیشتر: توسعه فردی چیست؟
آنالیز وبسایت
یکی دیگر از روشهای موثر در شناخت پرسونای مخاطب، تحلیل رفتار کاربران در وبسایت است. از ابزارهای تحلیلی مانند گوگل آنالیتیکس میتوانید برای شناسایی صفحات پربازدید، مدت زمان حضور کاربران در سایت و مسیرهایی که کاربران طی میکنند استفاده کنید. این اطلاعات میتواند درک بهتری از علاقهها و نیازهای مخاطبان هدف به شما بدهد.
تحلیل شبکههای اجتماعی
شبکههای اجتماعی یکی از بهترین منابع برای جمعآوری دادههای کیفی در مورد مخاطبان هدف است. با تحلیل تعاملات، نظرات و پیامهایی که کاربران در این شبکهها ارسال میکنند، میتوان به درکی عمیقتر از احساسات، نیازها و ترجیحات آنها دست یافت. استفاده از ابزارهای تحلیلی شبکههای اجتماعی به شما کمک میکند ساخت پرسونای مخاطب را با دقت بیشتری انجام دهید.
جمعآوری اطلاعات از تیم فروش
تیم فروش یکی از بهترین منابع برای جمعآوری اطلاعات مفید درباره مخاطبان است. آنها بهطور مستقیم با مشتریان در ارتباط هستند و از اهداف، چالشها و سوالات متداول آنها آگاهاند. با همکاری با تیم فروش، میتوانید به درک دقیقتری از مشتریان و نحوه پاسخگویی به نیازهای آنها دست پیدا کنید. این اطلاعات میتواند به بهبود طراحی پرسونای مخاطب کمک کند.
نکته: اگر قصد دارید بهطور اصولی فروش را یاد بگیرید، میتوانید همین حالا در دوره فروش مرکز اشتغال ماهان نامنویسی کرده و در این حوزه به یادگیری بپردازید.
شناسایی اهداف و چالشهای مخاطبان
مهمترین نکته در تعیین پرسونا شناسایی اهداف و چالشهای مخاطبان است. هر مخاطب هدفی دارد که تلاش میکند به آن دست یابد و چالشهایی که در این راه با آن مواجه است. با تحلیل این اهداف و چالشها میتوانید مشخص کنید که چگونه میتوانید به مخاطبان کمک کنید تا بر این موانع غلبه کنند.
چگونه میتوانید به مخاطبان خود کمک کنید؟
برای طراحی یک پرسونای مخاطب کامل و کارآمد، باید بدانید که چگونه محصولات یا خدمات شما میتواند به حل مشکلات مخاطبان کمک کند. این اطلاعات به شما کمک میکند تا در طراحی استراتژیهای بازاریابی و ارتباطی خود مؤثرتر عمل کنید و پیامهای خود را به شکل دقیقتری به مخاطبان منتقل کنید.
تبدیل اطلاعات به پرسونا
پس از جمعآوری تمامی اطلاعات، مرحله بعدی تبدیل این دادهها به یک پرسونا است. پرسونا باید شامل جزئیاتی از قبیل نام فرضی، سن، جنسیت، شغل، علایق، نیازها و چالشهای مخاطب باشد. همچنین باید اهداف و نیازهای مخاطب در این پرسونای طراحیشده مشخص شود تا به بهترین نحو در استراتژیهای بازاریابی مورد استفاده قرار گیرد.
شناسایی نقطه درد مشتری
برای ساخت یک پرسونای مخاطب موفق، باید نقاط درد مشتری را شناسایی کنید. نقاط درد مشتری به مشکلات، نیازها و چالشهایی که او با آن مواجه است اشاره دارد. این نقاط درد باید بهطور دقیق شناسایی شوند تا راهکارهایی برای رفع آنها ارائه شود و به بهبود تجربه مشتری کمک کند.
شناسایی اهداف مشتری
اهداف مشتری باید بهطور کامل در طراحی پرسونای مخاطب لحاظ شوند. هر مشتری اهداف خاصی دارد که به دنبال تحقق آنهاست. این اهداف میتواند شامل نیاز به خرید محصول خاص، استفاده از خدمات یا حل مشکلات کاری یا شخصی باشد. با شناسایی این اهداف، میتوانید استراتژیهای بازاریابی خود را بهطور مؤثرتری تنظیم کنید.
در طراحی پرسونای مشتری به چه اجزایی نیاز است؟
در طراحی پرسونای مشتری، نیاز است به چندین جز اصلی توجه کنیم که به ما در درک بهتر مخاطبان هدف کمک میکند.
نام
انتخاب نام برای پرسونای مشتری یک بخش مهم است. این نام باید نمایندهای از گروه مخاطبان هدف باشد و معمولاً به شکلی انتخاب میشود که نمایانگر جامعه هدف باشد. برای مثال، در یک کمپین تبلیغاتی ممکن است نامی مانند “سارا” برای یک زن جوان در نظر گرفته شود که به ما کمک میکند بهتر با او ارتباط برقرار کنیم و نیازها و خواستههای او را به شکل واضحتری تجسم کنیم.
بیشتر بخوانید: روابط عمومی دیجیتال
عکس
تصویر یا عکس از پرسونای مشتری، عنصر دیگری است که میتواند به تیمها کمک کند تا فرد مورد نظر را به شکل بهتر و دقیقتری تصور کنند. این تصویر نباید خیلی عمومی یا غیرواقعی باشد؛ بلکه باید به مخاطب هدف نزدیک باشد. به عنوان مثال، اگر مشتری هدف یک فرد جوان و فعال است، عکسی از فردی پویا و مدرن مناسب خواهد بود.
نقلقول
یکی از عناصر کلیدی در طراحی پرسونای مشتری، استفاده از یک نقلقول کوتاه و اثرگذار از زبان خود مشتری فرضی است. این نقلقول باید بازتابدهنده احساسات، انتظارات و دغدغههای او باشد. به عنوان مثال، ممکن است نقلقولی از سارا که میگوید: “من همیشه به دنبال محصولاتی هستم که کیفیت و قیمت مناسبی داشته باشند” استفاده شود. این جملات به ما کمک میکنند که با طرز فکر مشتری آشنا شویم.
بیو
بیوگرافی یا بیو نیز بخش مهمی از پرسونای مشتری است. این بخش شامل توصیف مختصری از پسزمینه زندگی، حرفه، و علایق مشتری میشود. به عنوان مثال، سارا یک کارمند در یک شرکت بازاریابی دیجیتال است که علاقه زیادی به محصولات نوآورانه و تکنولوژی دارد. چنین اطلاعاتی به تیم کمک میکند تا استراتژیهای بازاریابی و فروش خود را بهتر تنظیم کنند و محصولاتی را که بیشتر با این پرسونای خریدار همخوانی دارند، ارائه دهند.
اطلاعات دموگرافیک
اطلاعات دموگرافیک شامل سن، جنسیت، محل زندگی وضعیت تاهل و سطح درآمد مشتری است. این بخش به تیمها کمک میکند تا مخاطب هدف خود را دقیقتر شناسایی کنند. برای مثال، اگر پرسونای مشتری زنی است که بین ۳۰ تا ۴۰ سال دارد و درآمد متوسطی دارد، میتوان فرض کرد که او به دنبال محصولات با کیفیت و قیمت معقول است.
انگیزهها
شناخت انگیزههای مشتری یکی از ضروریترین بخشها در طراحی پرسونای مشتری است. این انگیزهها میتوانند شامل نیازهای شخصی، حرفهای یا حتی اجتماعی باشند که مشتری را به سمت خرید یا استفاده از یک محصول سوق میدهند. برای مثال، انگیزه علی ممکن است بهبود سلامت فردی یا کاهش هزینههای زندگی باشد.
اهداف و ناامیدیها
پرسونای مشتری باید به دقت نشان دهد که چه اهدافی دارد و چه ناامیدیها و مشکلاتی او را به چالش میکشند. این اهداف و ناامیدیها به تیم کمک میکنند تا بهترین راهحلها را برای مشتریان خود ارائه دهند. به عنوان مثال، هدف محمد ممکن است بهبود کارایی در محل کار باشد، در حالی که ناامیدی او از محصولات با کیفیت پایین است که به سرعت خراب میشوند.
ترجیح برند
ترجیح برند یکی دیگر از اجزای مهم در طراحی پرسونای مصرفکننده است. این بخش به ما نشان میدهد که مشتری به چه برندها یا محصولات خاصی علاقه دارد. ممکن است محمد همیشه به برندهای معروف با سابقه اعتماد کند، در حالی که سارا به دنبال برندهایی است که نوآوری و خلاقیت بیشتری دارند.
چند نمونه پرسونای مخاطب
برای اینکه بتوانیم یک جمعبندی جامع از مطالب گفته شده در این بخش داشته باشیم، به معرفی چند نمونه پرسونای مخاطب میپردازیم.
سارا
سارا یک زن جوان در اواخر ۲۰ سالگی است که در حوزه دیجیتال مارکتینگ کار میکند. او به دنبال محصولات نوآورانه است که به بهبود کارایی او در کار و زندگی کمک کنند. پرسونای مخاطب او نشان میدهد که بیشتر به برندهای با تکنولوژی جدید علاقه دارد و همیشه به دنبال تخفیفهای ویژه است. انگیزه اصلی او صرفهجویی در وقت و افزایش کارایی است، در حالی که از محصولات ناکارآمد و زمانبر ناامید میشود.
علی
علی مردی ۳۵ ساله است که در یک شرکت مهندسی مشغول به کار است. او علاقه زیادی به محصولات مرتبط با سلامتی و ورزشی دارد. در پرسونای خریدار او مشخص است که به برندهایی که تمرکز ویژهای بر روی کیفیت و دوام دارند، اعتماد میکند. هدف او افزایش سلامت فردی و کاهش هزینههای درمانی است و یکی از ناامیدیهای او مواجه شدن با محصولات بیکیفیت است که زود خراب میشوند.
محمد
محمد فردی ۴۰ ساله است که در حوزه مدیریت فعالیت دارد. او به دنبال محصولات و خدماتی است که بتوانند کارایی تیم او را افزایش دهند. نمونه پرسونای مخاطب محمد نشان میدهد که بیشتر به برندهای معروف و با سابقه اعتماد دارد. انگیزه اصلی او بهبود عملکرد سازمانی و دستیابی به نتایج بهتر است، در حالی که از تبلیغات اغراقآمیز و محصولاتی که وعدههای خود را عملی نمیکنند، ناامید میشود.
نتیجهگیری
پرسونای مخاطب یک ابزار بسیار قدرتمند در بازاریابی است که به کسبوکارها کمک میکند تا مشتریان خود را بهتر بشناسند و استراتژیهای بازاریابی هدفمندتری داشته باشند. با شناخت دقیق پرسونای مشتریان، کسبوکارها میتوانند محتوای مناسبتری تولید کنند، تبلیغات هدفمندتری داشته باشند و در نهایت نرخ تبدیل و فروش خود را افزایش دهند.